الفبای گروه انسانهای سبز

الف: انسانیت  


ب: بخشش  


پ: پندار نیک  


ت: تبادل افکار  


ث: ثبات جهانی 
 

ج: جنبش مردمی  


چ: چالش های انسانی 
 

ح: حقوق بشر  


خ: خودسازی 
 

د: دوستی 
 

‌ذ: ذوالقرنین (کوروش کبیر )  


ر: رهائی خلق 


ز: زندگی  


ژ: ژرف اندیشی  


س: سربلندی 
 

ش: شهامت 
 

ص: صلح طلبی 
 

ض: ضابطه جوئی  


ط: طاقت  


ظ: ظلم ستیزی  


ع: عدالت جوئی  


غ: غیرت  


ف: فقر زدائی  


ق: قانونمندی 
 

ک: کردار نیک 


گ: گفتار نیک 
 

ل: لیاقت  


م: مبارزه 


ن: نوع دوستی 
 

و: وارستگی 
 

ه: هم اندیشی  


ی: یک دلی

امشب برای گریه ام .....

امشب برای گریه ام  

                        

                          یک شانه می خواهم که نیست! 

 

در این خرابات جهان 

 

                         یک خانه می خواهم که نیست! 

 

در غربت چشمان تو  

 

                         تنهایی ام آواره شد........  

 

در این خرابات جهان   

 

                          یک خانه می خواهم که نیست!

شروع دوباره

خدایا سپاس این لحظه را سپاس  

 

 

دیگه تصمیم گرفتم غصه رو بگذارم کنار و به داشته هام فکر کنم  

 

نه به نداشته هام 

 

 

خب می خوام به امید خدا از نو شروع کنم 

 

شروع دوباره 

 

من یاسمینم  

 

و سلامی از اعماق دریای بی ساحل قلبم نثار تمام بازدیدکننده 

 

 

 های این کلبه ی کوچکم می کنم 

 

 

خوش آمدید

تقصیر خودمه.......

هر کی اومد تو زندگیم میبردمش تو اسمون 

امرزو میشد رفیق راه فردا واسم بلای جون 

نمیشه قلب عاشق رو به دست هر کسی سپرد 

نمیدونم بد میاورد یا چوب سادگیش رو خورد 

هر چی که به سرم اومد تقصیر هیچ کسی نبود 

هر چی که بود پای خودم تو قصه هام کسی نبود 

هیچ کسی عاشقم نشد هیچکی سراغم نیومد 

جواب کار خودمه هر چی بلاست سرم اومد 

تقصیر هیچ کسی نبود هر چی که بود به پای من 

فقط تو بعد از این نیا میون لحظه های من 

این قصه ها تموم شده دیگه نیا دور و برم 

رفاقتت مال خودت منت نذار رو سر من

ای خدا

اگر دردم یکی بودی چه بودی  

اگر غم اندکی بودی چه بودی  

به بالینم طبیبی یا حبیبی  

از این هر دو یکی بودی چه بودی 

اون گفت من می روم دیوونه!

اونی که گفته بود پیشم می مونه  

کسی که من دلم می خواد همونه  

اونی که تو پاییز واسم قسم خورد  

 

فقط با من همیشه مهربونه  

اون کسی که با ذوق و شوق به من گفت 

باید که وایستاد جلوی زمونه 

 

اونی که گفت قسمت همش دروغه   

یه چیزیه درست مث بهونه  

اونی که ماجرای عاشقیشو  

گلدون اطلسی مونم می دونه  

اون کسی که می گفت ستاره هامون  

تو بهترین نقطه ی کهکشونه  

اون که می گفت توکل دوتامون  

به لطفای خدای آسمونه  

اون که می گفت دق می کنه اگر که 

پای کس دیگری در میونه  

اون که می گفت چاره فقط سکوته  

واسه جواب حرف عاشقونه  

نمی دونم چی شد که رفت و آخر  

پیغام فرستاد من می روم دیوونه

  

 

بگین بباره بارون دلم هواشو کرده 

بگین تموم شدم من بگین که برنگرده 

بهش بگین شکستم بهش بگین بریدم 

نه اون به من رسید و نه من به اون رسیدم 

برهنه زیر بارون خراب و درب و داغون 

از آدما فراری از عاشقا گریزون 

بگذار کسی نبینه غرور گریه هامو 

بگذار کسی نفهمه غم تو خنده هامو 

یه داغ سخته سختم یه باغ بی درختم 

طفلی بگین به عمرم سیاهه روز بختم 

تنم داره می لرزه تو این هوای هرزه 

گاهی نداشتن دل به داشتنش می ارزه